دو بیت شعر درباره ی بهار

اندیشه ام در بهار

لاله های قرمز را

محکم در آغوش می گیرد

دستان اندیشه ام کوتاه می شود

شاید از قرمزی می ترسد…

انتخاب بهار، غبار نبود

همدستی زمستان

و توطئه ی تابستان

در هم آمیخت

تا بار دیگر میوه ها کال شوند…

بهار آمد ، بهار من نیام

گل آمد گُلعذار من نیامد

برآوردند سر از شاخ ، گل ‏ها

گلی بر شاخسار من نیامد

چراغ لاله روشن شد به صحرا

چراغ شام تار من نیامد

جهان در انتظار آمد به پایان

به پایان انتظار من نیامد